سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مگو آنچه نمى‏دانى ، بلکه مگو هر چه مى‏دانى چه خدا بر اندامهاى تو چیزهایى واجب کرد و روز رستاخیز بدان اندامها بر تو حجت خواهد آورد . [نهج البلاغه]
 
داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
شنبه 96 تیر 10 , ساعت 5:57 عصر

داستان ضرب المثل از خجالت آب شد

داستان ضرب المثل از خجالت آب شد | داستان ضرب المثل

آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست دهد بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخی می گیرد.

خلاصه عرق شرمساری که ناشی از شدت وحدت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد.

عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شکستگی است که خجلت زده را یارای سر بلند کردن نباشد

و از فرط انفعال و سر افکندگی سر تا پا خیس عرق شود و زبانش بند آید.

اما فعل آب شدن که در این عبارت به کار رفته ریشه تاریخی دارد و همان ریشه و واقعه تاریخی موجب گردیده

که به صورت ضرب المثل در آید.نقل است روزی مریدی از حیا و شرم مسئله ای از «بایزید بسطامی» پرسید.

شیخ جواب آن مسئله چنان موثر گفت که درویش آب گشت و روی زمین روان شد.

در این موقع درویشی وارد شد و آبی زرد دید. پرسید : «یا شیخ، این چیست؟»

گفت : «یکی از در درآمد و سئوالی از حیا کرد من جواب دادم. طاقت نداشت چنین آب شد از شرم.»

به قول علامه قزوینی :

«گفت این بیچاره فلان کس است که از خجالت آب شده است.»

این عبارت از آن تاریخ به صورت ضرب المثل در آمد

و در مواردی که بحث از شرم و آزرم به میان آید از آن استفاده و به آن استناد می شود.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ