سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند رحمت کند مؤمنی را که سخن گوید و غنیمت یابد یا خاموش باشد و سلامت ماند . من برایتان قیل و قال و تباه کردن مال و فراوانی سؤال را بد می دارم . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
شنبه 96 تیر 10 , ساعت 6:5 عصر

داستان ضرب المثل هر چیزی تازه‌ اش خوبه الا دوست

ریشه تاریخی ضرب المثل, انواع ضرب المثل

 داستان ضرب المثل هر چیزی تازه‌ اش خوبه ، الا دوست ، در ادامه با ما همراه باشید

هر چیزی نوش خوبه به غیر از دوست

روزی روزگاری، دو دوست قدیمی که سالیان سال با هم دوست و یار بودند و به قول معروف نان و نمک یکدیگر را خورده بودند شروع به کار معامله و دادوستد کردند. این دوستان هرچند وقت یکبار با یکدیگر معامله می‌کردند و از آنجایی که هر معامله‌ای امکان دارد سودده یا زیان ده باشد، در یکی از این معامله‌ها متضرر شدند و هریک از آنها دیگری را در این زیان مقصر می‌دانستند و این خود باعث اختلاف و سوءتفاهم بین آنها شد. آنها دیگر مثل گذشته با هم دوست نبودند و کمتر یکدیگر را می‌دیدند و کمتر از پیش از حال یکدیگر خبردار می‌شدند. گاه پیش می‌آمد که دلشان برای گذشته و دوره‌ای که با یکدیگر خوب و صمیمی بودند تنگ می‌شد ولی غرورشان اجازه نمی‌داد، اختلافشان را بر سر این معامله کنار بگذارند و به دیدار یکدیگر بروند.

بالاخره یک روز یکی از این دوستان تصمیم گرفت تا غرورش را زیر پا بگذارد و با دوستش صحبت کند تا اختلافشان را برای همیشه کنار بگذارند و مثل قبل با هم رفتار کنند و یا اینکه برای همیشه با هم قطع رابطه کنند. مرد تاجر با این قصد شاگردش را فرستاد تا به سراغ دوستش برود و از او دعوت کند، برای اینکه مشکلشان را حل کنند و به در دکّان او بیاید. مرد دومی وقتی شاگرد دوستش را دید که از او می‌خواهد تا به دکان استادش برود، بلند شد و دفتر حساب و کتابش را جمع کرد تا اگر دوستش سندی در محکومیت او رو کرد، او هم از سندها و مدارکش استفاده کند. و همین کار را هم کرد، او از همان ابتدای ورودش جروبحث را شروع کرد. اولی سعی می‌کرد دومی را متهم کند و دومی می‌خواست اولی را متهم کند تا اینکه سروصدایشان بالا گرفت. ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ